باورت دارم
تو غم را آفریدی
دلتنگی را
دلبستگی را
و انتظار را
این انتظار لعنتی که حالم را بهم میزند
اصلاً تو خدای بزرگ انتظاری
یا شاید بهتر است بگویم اشرف مخلوقات تو «انتظار» است!
از رنجی که میکشیم پوست به استخوانمان کشیده شده
از رنجی که میکشیم، از حسرتی که شبانه و روزانه هامان را بی برکت کرده
از جانی که میدهیم در هر دقیقه این مردگی
رنجی که واقعی تر از هر چیزست که هست