-
حضر
پنجشنبه 12 فروردینماه سال 1389 16:44
کتاب آقای دوباتن، هنر سیر و سفر، رو تموم کردم. هر چند به شدت زیبا تمام شد اما حال و هوای نوشتن در مورد فصلهای آخرش، اصلا نیست. نمیدونم چرا؟! بهتره اینطوری، با این حس و حال، چیزی ننویسم. برمیگردم، هرچند فعلا هیچ کس اینجا منتظرم نیست! دارم سیذارتا از هرمان هسه رو میخونم.
-
کنجکاوی
پنجشنبه 5 فروردینماه سال 1389 00:35
در مادرید (در بخش دوم از فصل دوم) راهنمای آقای دوباتن فردی ست به نام «الکساندر فون هامبولت». یک جوان آلمانی که در تابستان 1799 بندر لاکرونا در اسپانیا را برای کشف قاره آمریکای جنوبی ترک کرده است. نویسنده که برای کنفرانسی به مادرید آمده، پس از اتمام کنفرانس بدون اطلاع میزبانان چندشبی رو بیشتر در مادرید میمونه تا در...
-
غریب منظرها
سهشنبه 3 فروردینماه سال 1389 11:19
سفرم با آقای دوباتن رو ادامه میدم. کتاب هنر سیر و سفر در هر کدوم از فصلهای پنجگانه ش (البته بجز فصل پنجم) شامل 2 بخش است. هر کدوم از این بخشها بر مبنای مکانی که راوی به اونجا مسافرت کرده نوشته شده و بر اساس حس و حالی که در اون مکان غالب بوده نویسنده راهنمایی از مشاهیر ادبی یا هنری رو برای خودش انتخاب کرده. در واقع این...
-
سفر به سال نو
شنبه 29 اسفندماه سال 1388 00:48
سفرم با آقای دوباتن رو چند روزی متوقف کردم تا کتابی راجع به نوروز و آیینهای مربوط به شروع سال نو در ایران بخونم. تمامی آنچه که در زیر آوردم عینا از کتاب «نوروز، جشن نوزایی آفرینش» نوشته علی بلوکباشی برداشتم. وقتی در مورد نوروز یا هر کدوم از سنتهای ملی فکر می کنم یک غرور و در عین حال یک تاسف احساس می کنم. غرور از...
-
آغاز سفر
سهشنبه 25 اسفندماه سال 1388 23:09
«... هر آینه که بپذیریم زندگی ما حول جستجوی خوشبختی می گردد، در آن صورت کمتر فعالیتی را می توان برشمرد که بیش از سفرهایی که کرده ایم -با تمام تناقضها و مشقاتشان- پویایی این جست و جو را آشکار کنند... آلن دوباتن، هنر سیر و سفر، ترجمه گلی امامی» دارم کتاب «هنر سیر و سفر» نوشته آلن دوباتن (Alain De Botton) رو می خونم....