مشغول خوندن کتاب دیگه ای از آقای دوباتن هستم. میدونم! دچار نوع فلسفیدن این مرد و شکل زندگی ای که در نوشته هاش ترسیم میکنه شدم. عنوان کتاب «پروست چگونه میتواند زندگی شما را دگرگون کند»؛ ترجمه گلی امامی؛ ابتدای کتاب به نکته جالبی، به نقل قول از مارسل پروست اشاره میشه. من برداشت خودم رو ازش میگم، البته! گاهی اوقات، یعنی اغلب اوقات انگاره اینکه وقت زیادی داریم مارو تنبل و خوش خیال میکنه. قدر لحظات رو نمیدونیم و با خیال آینده زندگی میکنیم. حال رو از دست میدیم به امید آینده. اما وقتی متوجه میشیم که وقت زیادی نداریم، نه لزوما همیشه و در همه موارد، لحظه لحظه زندگیمونو حس میکنیم. هر لحظه زندگی میشه مثل انتخاب یک شیرینی از تووی ظرفی پر از شیرینی های رنگارنگ ویا مثل یک نفس عمیق توی هوای بهاری صبح، البته نه توی تهران! کامل و بدون نقص، پر از زیبایی و رهایی. اون وقت حتی ثانیه ش رو هم درک میکنی. یک عالمه میتونم در این مورد بگم چون دارم حسش میکنم! |